یک ساعت_فکر راحت

ساخت وبلاگ
هر روزی که میگذرهبه ساعت کاریم اضافه تر میشه ، زندگی سخت تر میشه ،امید کمتر میشه !بیشتر کار میکنم که در مقابل این حجم ناعدالتی زانو نزنمبیشتر باید تلاش کنم که شاید ذره ای بتونم در کنار نفس کشیدنزندگی کنم!دروغ چرا،پذیرش اینهمه مسولیت و پیوسته در حال دوییدن اصلامطلوب نیست.تو رویاهای من هیچوقت این حجم نادیده گرفتن خودم وجود نداشتدلم تنگه برای خوشی‌های کوچیکی که هیچوقت برای بقیه باور پذیر نبود!وقتی چشامو میبستم رویاهای رنگی میبافتمرویاهای قشنگ و ساده!ولی الان رویاهام فرمولای پیچیده ای دارهجوابش سخته!حتی به جواب رسیدنش هم لذتبخش نیست.روزهایی که قلبم جواب عقلم رو میدادولی الان عقلم ذره مهلت به قلبم نمیده!+دلم تنگ شده برای زمانی که قلبم برای چیزی میتپید! یک ساعت_فکر راحت...
ما را در سایت یک ساعت_فکر راحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yadeqadima بازدید : 106 تاريخ : يکشنبه 11 دی 1401 ساعت: 18:12

واقعیتش باید فردا که بیدار شدم یک مهر باشه و متوجه بشم تمام این اتفاقات کابوس بوده... پاییزی که منتظرش بودم نباید اینجور میگذشت... +تلخ یک ساعت_فکر راحت...
ما را در سایت یک ساعت_فکر راحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yadeqadima بازدید : 108 تاريخ : شنبه 3 دی 1401 ساعت: 3:48